.نماد های آیین مهر :
صلیب آریایی یا صلیب پارسی اصطلاحی است که برای اولین بار در کتاب خلیج فارس نامی کهن تر از تاریخ از آن صحبت شده و سپس در ویکیپدیای انگلیسی ترجمه آن آورده شده است اما بطور خلاصه چون صلیب از نمادهای آیین مهرپرستی است و بزرگترین صلیب حکاکی شده در دیواره نقش رستم ، آنرا صلیب آریایی یا پارسی نامیده است. در اوستا میترا مقام شامخی دارد و در زمان پیش از اوستا و رستاخیز زرتشتی، بزرگترین خدا بهحساب میآمد. این نشانه אکه صلیب (عربی شده چلیپا) شکسته نامیده شده است، در حقیقت نشانه خدای خورسید آریائی است، زیرا در ایران و هند هزاران سال پیشینه دارد. این نشانه אنخستینبار در حدود خوزستان یافت شده و مربوط به هفت هزار سال پیش از میلاد میباشد به این ترتیب پیشینه تاریخی آن در ایران بسی کهنتر از پیشینه آن نزد آریائیهای هند است و هرتسفلد (Herzfeld) آن را گردونه خورشید نامیده است. در گرمی (Germi) مغان آذربایجان گورهای خمرهای از دوره اشکانی بهدست آمده که در میان آنها پارچهای بسیار زیبا یافت شده است که دارای این نقش میباشد. همچنین این نگاره بر دهانه پارهای از خمرههای سفالین که مردهها را در آن میگذاشتهاند دیده شده است در مواردی دیگری چون جام تپهحسنلو، جام زرکلاردشت، گردنبند عقیق مربوط به دوره اشکانی، گردنبند زرینی مربوط به ۷ هزار سال ق م در رودبار گیلان این نگاره به چشم میخورد. گردونه خورشید نخست به این شکل אبوده و کمکم خطوط منحنی از بین رفته گاهی با خطوط شکسته ولی با زاویههای ۹۰ درجه ترسیم شده و شکل هندسی و ترکیب کامل یافته است. میترا، خداوند آبها و دریاها نیز هست. غسل تعمید مسیحیان، ظرف آب متبرک در کلیسا، سقاخانهها و حوضچههائی که در مدخل مساجد و تکیهها برپا میکردند همه از یادگارهای کیش میترا است، زیرا که در مهریشت بهروشنی از غسل و شستشو در آئین میترا یاد شده است. آئین مسیحیت از کیش میترا متولد شد. همانطوری که در مهرابهها چشمه آب جاری بود،
در نقشها و تابلوهائی که یافت شده، مرشد مهری، یا مغان میترا، در حال تعمید مؤمنان مشاهده میشود. علت اصلی اهمیت فوقالعادهای که برای شستشو در رم قایل میشدند همین اعتقاد به میترا بود. ماهی نیز یکی از نشانههای مسیحی بود که در قرون ابتدائی برای شناسائی هم چون رمزی از آن بهره میجستند. این نیز چون غسل تعمید، نشان و رسمی بوده از کیش میترا.
در یکی از مهرابههای اروپا، برابر پای میترا یک ماهی نقش شده و این رمز و نشان مسیحیت، نشانهای است از کیش میترا. بسیاری از رموز و اسرار میترا برخلاف آنچه مشهور شده، اصل و بنیان ایرانی خود را حفظ کرده است. آنچه امروزه به نام غسل تعمید میان مسیحیان متداول است مانند بسیاری از مراسم و آداب دیگر، از آریاها اقتباس شده است. این عمل در زمان اقتباس در میان اقوام آریا بسیار کهنه و زمان گرفته بود.
در هند، تبت، روم، یونان و مصر نیز که بعدها غسل تعمید رایج شد، این آئین را از ایرانیها گرفته بودند. در تبت، چون چند سالی از تولد کودک میگذشت، طی مراسمی در معبد و در برابر آتش به غسل تعمید او اقدام میشد. بهنام نامی خورشید، کودک را در حالیکه سرودهای مقدس میخواندند سه بار زیر آب فرو برده بر او اسمی مینهادند و علامت صلیب را بر سینه تعمید یافتگان نقش میکردند. نکته مشترک آن بود که در این مراسم به نام خورشید، به خدای خورشید متوسل میشدند. میان زرتشتیهای قدیم و ایرانیان پیش از اشوزرتشت نیز غسل تعمید کودکان در مهرابهها و آتشکدهها مرسوم بود. در مهرابهها برابر آتش، به نام خدای خورشید، کودکان توسط مغان در آب فرو برده شده پس از آن نامگذاری میگردیدند.
در اوستا، میترا و خورشید به هم بسیار نزدیک هستند. در متن اوستائی مهریشت، میترا خدای شکستناپذیر جنگ است و سربازان و جنگاوران در آوردگاه از او یاری میجویند و میترا نیز بهسرعت به یاری آنها میشتابد. جنگاوران مهر آئین، همواره پیروزی را از آن خود میدانستند. در بندهای اولیه مهر یشت میتوان به مقام سرباز و روابط او با میترا و چگونگی حمایت میترا از وی پی برد.
مهر، چنانچه گفته شد، خدایِ روشنایی و آتش بوده است، چنانچه خود نیز به تعبیری آتشگونه است، بدینترتیب روش است که هر آتش و نوری نشانی از مهر تصور میشده است. آتشی که زرتشتیان روشن نگاه میداشتهاند به تقلید از مهرپرستان بوده، و به ستایشِ او، و نیز خورشید به عنوانِ نمادی از مهر ستایش میشده است (توجه کنید که نه آتش را میپرستیدهاند و نه خورشید را، بلکه آنها را به عنوانِ نمادهایی ستایش میکرده و محترم میشمرده اند). همچنین مهرپرستان نمادی داشتهاند که «چرخِ خورشید» نامیده میشود، و در واقع نمادی از خورشید بوده است. چرخِ خورشید به مانندِ علامتِ SSِ هیتلریست، و معکوسِ آن (اگر دو تا S را عمودی رویِ هم بکشید SS به دست میآید (البته هر S از ۳ خط تشکیل میشود)، حال اگر به جایِ آنکه خطوط را به سمتِ راست بشکنید (دو سرِ S را میگویم) به چپ بشکنید نشانِ عادییِ چرخِ خورشید به دست خواهد آمد. این نشان را در بسیاری بناهایِ باستانی میتوان مشاهده کرد (مثلاً چند نمونه در تختِ سلیمان ).
هفتشهر عشق همین هفت طریق مهرپرستی است كه از هفترنگ نور خورشید در هنگام ظهور رنگینكمان گرفته شده است. یا ماه هفتم سال،ماه مهر نام دارد كه این نیز نشان میدهد بین هفترنگ اصلی نور خورشید و هفت شهر عشق یا حتی هفتخوان رستم،ارتباطی منطقی وجوددارد.
همچنین در مورد شمس تبریزی كه خود كلمه شمس نیز استعاره از خورشید است و در ارتباطات او با مولانا نیز اندیشههای مهرپرستی دیده میشود كه وارد شدن به آن از حوصله این گفتوگو خارج است. بطور كلی آیین مهر ،آیین مردانگی بوده است كه نشانههای آن در ورزشهای باستانی دیده میشود. بطوری كه وقتی به زورخانه وارد میشوید،از در كوچكی باید عبور كنید كه به معنای خم شدن و كنار گذاشتن غرور است. بنابراین تركیباتی مثل «پیرمغان»،«پیرمیخانه» «پیرمیكده»، «پیر خرابات» و ... همگی به یك معنا است و اشاره به آیین «مهر» دارد .خود پیروان مهر،می را رمز عشق و زندگی میدانستند و هرجا كه مفاهیمی چون «می» و میگساری» و «میكده»و «پیر میفروش»مطرح میشود،یادگاری از طریقت مهر است.
در آئین میترائیسم عدد هفت مقدس است : هفت طبقه زمین ، هفت مقام ، هفت سیاره و در معبد: هفت طاقچه ، هفت در، و... در مهر پرستى رسیدن به مقام هفتم داراى مراسم و شرایطى بود و براى این كار، فرد باید تمام هفت فن جادوگرى را مى دانست: ستاره شناسى ، رمل و اسطرلاب ، طالع بینى ، طب و...
2.آیین مهر پرستی و زرتشت :
شخصیت و اشتهار زرتشت از اهمیت و اعتبار میترا به شدت کاست . زرتشت دین خود را اساسا در بخش شرقی ایران منتشر کرد .دربارۀ تاریخ زمان زندگی او عقاید گوناگون وجود دارد . بین سالهای هزار تا ششصد قبل از میلاد مسیح ، اما تاریخ زندگی او فعلا در حوالی سال ششصد قبل میلاد تثبیت شده است . زرتشت مصلح بزرگی بود و قصد داشت شرک را بر اندازد و یکتا پرستی را جانشین آن کند و اهورا مزدا را خدای یگانۀ دین زرتشتی بنماید . به جهت تحقق بخشیدن این مقصود ، زرتشت مجبور شد که از اهمیت میترا در نزد مومنان به او بکاهد و با مراسم مذهبی مهری ها مخالفت ورزد و خونریزی و فدیه کردن گاو و استعمال گیاه مستی بخش هوم را که ایجاد خلسه می کرد ، ممنوع سازد . از امتزاج خون گاو قربانی شده و شیرۀ گیاه " هوما " نوشابه ای بدست می آمد که نیروی جاودانی به نوشندۀ آن می داد و زرتشت چون این رسم را بر انداخت ضربۀ بزرگی به دین مهری وارد آورد . دین مهری محبوبیت بسیار در میان عامه داشت و زرتشت موفق به از میان بردن کامل آن نشد و در آغاز تبلیغ دینش با مخالفت شدید مهر پرستان مواجه شد و بالاخره هم به دست آنان در پرستشگاهی به قتل رسید . با این وجود واضح است که بسیاری از آداب و سنن آیین مهر در دین زرتشت باقی مانده و ادامه یافته است .
3.آیین مهر و مسیحیت :
بطور كلی آیین «مهر» در مسیحیت بسیار تاثیرگذاشته است و حتی بعضی افراد اعتقاد دارند كه اگر ما بخواهیم این دو را از هم جدا كنیم، آیین «مسیحیت» بسیار كم رنگ میشود در مورد رابطه این دو آیین (مهرپرستی و مسیحیت) باید گفت كه از نیمه نخست قرن اول میلادی بتدریج پیروان مهر در اروپا آیینشان را آشكار كردند. یكی از پادشاهانی كه در رم آیین مسیحیت را پذیرفت، «نرون» بود كه به آیین «مهر» نیز گروید و این آیین آرام آرام در اروپای مركزی رواج یافت و كمكم به شمال بالكان رسید. در این هنگام این دو آیین با هم تشابهاتی پیدا كردند و بخاطر همین تشابهات بود كه مهرپرستان دین مسیحیت را به راحتی پذیرفتند. بدون اینكه احساس كنند از دین اصلی خودشان فاصله گرفتهاند . البته برخی عقاید موید آنست که همانگونه که زرتشتیان آداب و سنن آیین مهر را وارد دین زرتشت کردند ، اروپاییان نیز آنها را با دین مسیحیت آمیختند .
این وجوه مشترك عبارتند از :
علامت صلیب : این علامت در اصل مختص مهرپرستان بوده است بطوری كه بر پیشانی سربازان مهر، یك صلیب، داغ یا خالكوبی میشد كه بعدها این علامت وارد دین مسیحیت شده است .
روز یكشنبه : این روز از نظر مهرپرستان بسیار مقدس بوده است به همین دلیل آن را روز خورشید مینامیدند. امروزه میبینیم كه ساندی كه همان روز خورشید است، روز تعطیل مسیحیان است.
روز تولد مهر: روز تولد ایزد مهر در اول زمستان بود یعنی هنگام بلند شدن روزها پس از پایان شب یلدا كه هماینك نیز همین روز را به جای روز تولد مسیح، جشن میگیرند. یعنی روزی كه به عنوان روزتولدحضرت مسیح شناخته میشود،درواقع روز تولد «مهر» است .در برخی منابع آمده است که پس از مسیحی شدن رومیان، چهارصد سال پس از تولد عیسی مسیح، کلیسا جشن تولد مهر را به عنوان زاد روز عیسی پذیرفت، زیرا زمان دقیق تولد وی معلوم نبود. در واقع یلدا یک جشن آریایی است و پیروان میتراییسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار میکردهاند. وقتی میتراییسم از تمدن ایران باستان به سایر جهان منتقل شد در روم و بسیاری از کشورهای اروپایی روز 21 دسامبر به عنوان تولد میترا جشن گرفته میشد ولی پس از قرن چهارم میلادی در پی اشتباه محاسباتی، این روز به 25 دسامبر انتقال یافت و از سوی مسیحیان به عنوان روز کریسمس جشن گرفته شد.
تولد در غار: گفته میشود كه تولد حضرت مسیح در غار به وقوع پیوسته كه در آیین مهر نیز چنین چیزی وجود دارد
میهمانی مقدس آخرین شام: این میهمانی در هر دو آیین دقیقا وجود دارد
غسل تعمید: این غسل یكی از ضروریترین مراسم آیین مهر است كه در آیین مسیحیت نیز وجود دارد
شمع روشن كردن: این آیین در میان مهرپرستان رواج داشته كه دقیقا بین مسیحیان نیز وجود دارد
ناقوس كلیسا: در آیین مهرپرستی از ناقوس استفاده میشده كه در كلیسا نیز این موضوع دیده میشود
سرود دستهجمعی: این سرود در كلیسا خوانده میشود كه بین مهرپرستان نیز متداول بوده است
شمعدانیهای كلیسا: این شمعدانیها 7 شاخه دارند كه عدد 7 در آیین مهرپرستی مقدس بوده است
مهرابهها: مهرابهها كه محل عبادت مهرپرستان بوده است رو به مطلع خورشید ساخته میشده كه امروز كلیساها نیز بدین طریق ساخته میشوند
درخت كاج: در ایران درخت كاج را بخاطر سبز بودنش در تمام طول سال گرامی میداشتند و امروز در میان مسیحیان نیز از اهمیت ویژهیی برخوردار است .از منابع رومی می دانیم که پیران و پاکان در شب تولد مهر به تپه ای رفته ، با لباس نو و مراسمی از آسمان می خواستند که آن «رهبربزرگ» را برای رستگاری آدمیان گسیل دارد و باور داشتند که نشانه زایش آن ناجی ، ستاره ایست که بالای کوهی – به نام کوه فیروزی- که دارای درخت بسیار زیبایی بوده است، پدیدار خواهد شد. که امروزه تزیین کاج کریسمس با ستاره ای بالای آن بیان کنندۀ همین رسم است . ابوریحان بیرونی، مبدا سالشماری تقویم کهن سیستانی را از آغاز زمستان ذکر کرده و جالب اینکه نام نخستین ماه سال در تقویم سیستانی نیز «کریست» بوده است.
بابانوئل : که هنوز با لباس و کلاه موبدان ظاهر می شود هم یادگار مهری هاست.
حلقه ازدواج: اگر ما با احتساب انگشتان دست راست، انگشتی كه حلقه ازدواج در آن قرار میگیرد را بشماریم، ملاحظه میشود كه جایگاه آن در انگشت هفتم است و این نیز از جمله اشتراكات دو آیین مهرپرستی و مسیحیت است و اصولا فلسفه حلقه به آیین مهر برمیگردد و رمز اتحاد و پیوستگی است. بحث حلقه، بحث مرید و مراد است و كسی كه به آیین مهر وارد میشد حلقه رد و بدل میكرد چون حلقه گرد بود یعنی بالا وپایین و نیز نشانی از گسستگی نداشت
ماه عسل: مهرپرستان، ماه را نماد «باروری» و عسل را نماد «عشق و شیرینی» میدانستند و به معنی آغاز زندگی با عشق و باروری است كه در میان مسیحیان چنین مفهومی وجود دارد
خروس: در آیین مهرپرستی این پرنده پیك «سروش» بود كه با آغاز سحرگاه مردم را به كار و كوشش دعوت میكرد. حال آنكه امروز در بالای برخی كلیساها، علامت خروس وجود دارد
سه مجسمه آویخته به درخت كریسمس: زمان تولد حضرت عیسی به دستور پادشاه اشكانی سه «مغ» به بیت لحم رفتند كه عروسكهایی كه به نام سه شاه بر درخت كریسمس نصب میشود، بدین خاطر است .
پدر در مسیحیت : یك"مغبچه"» باید هفت مرحله را طی میكرد تا به مقام "مغ"» برسد و " پیرمغان " شود كه مقام پدر اكنون در مسیحیت نیز وجوددارد. بطوری كه به پاپ،پدر میگویند و این هم دلیل دیگر ارتباط آیین مهرپرستی با مسیحیت است.
4.آیین مهر در اروپا :
این آیین از صده نخست میلادی در شاهنشاهی روم همه گیر شد کرد و بنا به روایتی دیگر مدت پیش از آن به اروپا راه یافت. این دین در سدههای سوم و چهارم میلادی به اوج خود رسید و بویژه در میان سربازان رومی باورمندان بسیاری داشت. پس از فرمان تئودوس یکم در ۳۹۱ میلادی که طی آن همه کیشها و آیینهای غیرمسیحی ممنوع اعلام شد آیینهای مهرپرستی نیز در مغربزمین رفته رفته از رواج افتاد. گرچه نمادها و پرستشگاههای آن در سراسر اروپا و مفاهیم آیین مسیحی و رفتارهای مسیحیان باقی مانده. در اروپا بسیاری از خدایان محلی را همدم مهر دانستهاند و اساطیر محلی را به افسانه مهر پیوند زدهاند.
5.آیین مهر پیش از اسلام :
در زمان هخامنشی مهر همپایه اهورمزدا و آناهیتا بودهاست. هرودوت میگوید مهر از ایزدان به نام ایرانی بودهاست و به نام او سوگند یاد میکردندو شاه ایران تنها در جشن مهرگان مست میشده. دین مهر ۸ هزار سال قدمت دارد
شاهان اشکانی به آیین مهر اعتقاد داشتند و در زمان آنها بود که این آیین جهانی شد. شاهان اشکانی هم به مهر سوگند میخوردند.
شاپور دوم ساسانی به مهر سوگند خورد که آسیبی به پادشاه ارمنستان نمیرساند. در نقش رستم هم میترا دیده میشود. بر بالای دو طاق کوجک وبزرگ در کرمانشاه موسوم به طاق بستان هم دو فرشتۀ میترا ( دو مهر بان ) دیده میشود.
6.آیین مهر پس از اسلام :
در ایران با آمدن اسلام میترا جانی تازه میگیرد, ریشههای آسمانی باور به میترا و آیین پرستش او در آمیزش با اسلام زیباترین و با شکوهترین اندیشه را پدید میآورد. این که مولوی و حافظ و هاتف و.... بی پروا از آمد و شد خود به خرابات (خورآباد یا پرستشگاه خورشید که نماد میترا است) یا از آیینهای آن (سرودههای حافظ گزارش انجام آیین مهرپرستی است نه اینکه انباشتهای از وازههای کنایی) سخن میگویند برهانی بر این گفته است.
برای نمونه در این سروده علامه طباطبایی :
"پرستش به مستیست در کیش مهر...."
از نوشیدن میهوم هنگام پرستش در آیین مهر پرستی سخن به میان است. پلههای چیستا (عرفان) نیز بازتابی از پلههایی است که رهرو میترایی برای رسیدن به پلهٔ شیر مردی و سر انجام "پیر" شدن, باید بپیماید.
باور میترایی یا خورشید نیایش را حتا در اشعار مولانا جلال الدین ، میتوان دریافت جاییکه می گوید:
نه شـــــــبم نه شب پرستم که حدیث خواب گویم
چوغــلا م آفــتــابـم هـمــه ز آفــتـاب گویــم
کمتر شاعر و روشنفکر زمانه را تاریخ ادب سرزمین ما بیاد دارد که در ستایش و نیایش خورشید گلدستههای کلام نیاراسته باشد . دقیقی بلخی ابر از چهره خورشید بر کشید تا جهان ما را در نور آن روشن بنمایاند:
چو یکـــچند سالان بر آمد بر ین درختــــی پدید آمد اندر زمین
در ایوان گشتاسب بر سوی کاخ درختی گشن بود بسیار شاخ
همه بـرگ وی پند و بارش خرد کسی کــو خرد پرورد کی مُرد
خجسته پی و نام او زردهـشـت که آهرمن بد کنش را بکـشـت
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : آیین میترا ,